چالش کتاب خوانی

چالش کتاب‌خوانی سایت پاپ‌شوگر برای سال ۲۰۱۷

سال جدید که شروع می‌شود، سایت‌های مختلف، مردم را دعوت می‌کنند به مطالعه بیشتر. یکی از این سایت‌ها هم پاپ‌شوگر است که فهرستی درست کرده از توصیه‌های مختلف درباره این که چه‌طور در سال جدید بیشتر کتاب بخوانیم و ایده‌های خود را درباره کتاب‌خوانی و کتاب‌های جدید در این سایت با دیگران در میان بگذاریم. پاپ‌شوگر دو فهرست تنظیم کرده. یک فهرست اولیه که از شیر مرغ تا جان آدمیزاد را در آن گنجانده تا بالاخره در طول سال یکی از این کتاب‌ها را هم که شده بخوانیم. فهرست دوم هم برای این است که اگر وقت بیشتری پیدا کردید، به کتاب خواندن ادامه بدهید. می‌توانید هر دو فهرست را پرینت بگیرید و روی دیوار اتاق‌تان بزنید و با خواندن هر کدام از این توصیه‌ها روی آن خط بکشید.

۱. کتابی که یک کتابدار به شما توصیه کرده است.
۲. کتابی که مدت‌های مدیدی است در فهرست کتاب‌های نخوانده‌تان بوده.
۳. یکی از آن رمان‌های نامه‌نگارانه مثل «بابا لنگ‌دراز».
۴. کتاب صوتی.
۵. کتابی که متعلق به یکی از اقلیت‌های نژادی باشد.
۶. کتابی که عنوان‌اش یکی از چهار فصل سال را داشته باشد.
۷. کتابی که داستان در داستان داشته باشد.
۸. کتابی که دو یا چند نویسنده نوشته باشند.
۹. رمان جاسوسی.
۱۰. کتابی که عکس گربه‌ای روی جلدش باشد.
۱۱. کتابی که نویسنده‌اش آن را با اسم مستعار منتشر کرده است.
۱۲. کتاب پرفروش از ژانری که معمولا به سراغ‌اش نمی‌روید.
۱۳. کتابی که نویسنده‌ یا قهرمان‌اش ناتوانی جسمی دارد.
۱۴. کتابی که درباره سفر و مسافرت است.
۱۵. کتابی که علاوه بر عنوان اصلی عنوان فرعی هم دارد.
۱۶. کتابی که در سال ۲۰۱۷ چاپ می‌شود.
۱۷. کتابی که شخصیتی اسطوره‌ای دارد.
۱۸. کتابی که قبلا خوانده‌اید و همیشه لبخند به لب‌تان آورده است.
۱۹. کتابی درباره غذا.
۲۰. کتابی درباره توصیه‌های شغلی.
۲۱. کتابی که از زاویه دیدی غیر از انسان‌ها روایت شود.
۲۲. کتابی از ژانر علمی‌تخیلی استیم‌پانک که با الهام از صنعت ماشین‌های بخار نوشته می‌شود.
۲۳. کتابی که عطف‌اش قرمز باشد.
۲۴. کتابی که در دنیای وحش می‌گذرد.
۲۵. کتابی از کشوری که هیچ وقت ندیده‌اید.
۲۶. کتابی که عنوان‌اش نام یکی از شخصیت‌های داستان باشد.
۲۷. رمانی که در جنگ می‌گذرد.
۲۸. رمانی که راوی قابل‌اعتمادی ندارد.
۲۹. کتابی که تصویر دارد.
۳۰. کتابی که قومیت شخصیت اصلی‌اش با شما تفاوت دارد.
۳۱. کتابی که شخصیت زن جالبی دارد.
۳۲. کتابی که در دو دوره زمانی متفاوت می‌گذرد.
۳۳. کتابی که یکی از واژه‌های «ماه»، «هفته» یا «روز» در عنوان‌اش باشد.
۳۴. کتابی که داستان‌اش در یک هتل می‌گذرد.
۳۵. کتابی که نویسنده‌اش را تحسین می‌کنید.
۳۶. کتابی که در سال ۲۰۱۷ از روی داستان‌اش فیلم ساخته می‌شود.
۳۷. کتابی که درباره تعطیلاتی غیر از کریسمس است.
۳۸. اولین جلد یک مجموعه دنباله‌دار که پیش از این سراغ‌اش نرفته‌اید.
۳۹. کتابی که در یکی از سفرهایتان خریده‌اید.
۴۰. کتابی که وقتی بچه بودید دوست داشتید.

فهرست پیشرفته‌تر:
۱. کتابی که نویسنده موردعلاقه‌تان توصیه کرده است.
۲. کتاب پرفروشی که سال ۲۰۱۶ چاپ شده است.
۳. کتابی که یکی از عنوان‌های فامیلی را در نام‌اش داشته باشد، مثل خواهر، برادر و…
۴. کتابی که درباره کل زندگی یک شخصیت است.
۵. کتابی درباره یک مهاجر یا پناهجو.
۶. کتابی از یک ژانر یا ژانر فرعی که هرگز درباره‌اش چیزی نشنیده‌اید.
۷. کتابی که شخصیت نامتعارفی دارد.
۸. کتابی که بیشتر از ۸۰۰ صفحه است.
۹. کتابی که از دست‌دوم فروشی خریده‌اید.
۱۰. کتابی که در یک کتاب دیگر به آن اشاره شده است.
۱۱. کتابی که محتوایش سخت است.
۱۲. کتابی بر اساس اسطوره‌شناسی.

منبع: نوگام

روز جهانی زن


نیاز نیست فمنیست باشیم، انسان را پاس بداریم (به مناسبت 8 مارس، روز جهانی #زن)

برای آن زنانی که بار زندگی را بر دوش دارند، برای آن زنانی که پدر پیرِ آلزایمری خود را تر و خشک می کنند، حمام می برند و پوشک می کنند، برای آن زنانی که بار حماقت ها و بی عرضگی های شوهران و برادرانشان را بر دوش می کشند، برای آن زنانی که بدون هیچ سازماندهی، بدون عضویت در هیچ تشکل و گروه و بدون هیچ تحصیلات آکادمیک یک تنه کنش گرند، یک تنه در پی تغییر وضع موجودند، یک تنه زندگی خود و اطرافیانشان را تحت تأثیر قرار می دهند، اراده می کنند، عمل می کنند و صادق اند.

برای آن زنانی که در یک ساختار معیوب سرکوب گر مردانه، در یک ساختار مرد سالارانه در اتمسفری مملو از شهوت رانی و آلت پرستی مردانه، همچنان سرسختانه به باور و ایمان خویش وفادارند و تن به بردگی نمی دهند. برای آن زنانی که نه فمنیست اند و نه مارکسیست، اما عالمانه تر و کنش گر تر از هر فمنیست و مارکسیستی در برابر سرکوب ها ایستادگی و مقاومت می کنند، بار امانت خود را به مقصد می رسانند و بی دریغ مانند خورشید "انسان" را پاس می دارند، از تمامی هنجارها و قضاوت ها و ساختارهای جنسیتی عبور می کنند و کرامت و احترام به انسان را بهتر از هر روشنفکر و روحانی و دولت مردی پاس می دارند، همانهایی که برایشان تفاوتی نمی کند که کودکی در آغوششان باشد یا پدر پیرشان و بی دریغ مهر و زندگی می بخشند، همان ها که از کودکی تا پیری همچنان گند کاری های مردان را از برادران تا همسران و حتی پدران خود را پاک می کنند. همان ها که در عمل صادقانه در پی "خیر" فرزندان، خانواده و جامعه رفتار می کنند.

روز جهانی زن بهانه ای برای یادآوری به همه ی ما در جهت فکر کردن دوباره به زنان است، بهانه ای برای اینکه از خود سوال کنیم که رفتار ما با یکدیگر چگونه است؟! من به عنوان زن با همجنس های خود چگونه رفتار می کنم؟ به عنوان مرد با جنس مخالف خود چگونه؟! و اصلا آیا جنسیّت ملاک است یا انسان؟! این روز بهانه ای برای پرسش از جنسیت ها و کلیشه های جنسی است، اینکه یادآوری کنیم که غایت "انسان" است، و نه جنس و جنسیّت.
✍️ #احسان_عزیزی
.
.

شهرزاد

سریال دیدنی و بسیار خوش ساخت شهرزاد(حسن فتحی)


یه پاییزه زرد و / زمستون سرد و 
یه زندون تنگ و / یه زخم قشنگ و 
غم جمعه عصر و / غریبی حصر و 
یه دنیا سوال و تو سینم گذاشتی
جهانی دروغ و / یه دنیا غروب و 
یه درد عمیق و / یه تیزی تیغ و / یه قلب مریض و 
یه آه غلیظ و / یه دنیا محال و تو سینم گذاشتی
رفیقم کجایی؟ دقیقا کجایی؟ کجایی تو بی من؟ تو بی من کجایی؟
(محسن چاوشی)

سلام زمستان

سلام روزهای ابری ســرد که بوی پاکی برفـــــ را می دهید

سلام دلتنگی هـای عصـرانه که فریادهای بی جواب کـلاغ ها

آغـاز شبـــ های بلند را در گوشتان فریـاد می کشد

سلام آسمـــــــان خاکستــری

سلام گنجشکــ های کوچکــــ بی قرار

که به باغچه مـا برای ضیافتــــــــ نان آمده اید


زمستون و آدم برفی هاش

تو را ساختم با اون برفا ، آدم برفی

تو اون شب اومدی دنیا ، آدم برفی

شبی که عمرش از هر شب دراز تر بود

به او شب ما می گیم ، یلدا ،

آدم برفی

یه جورایی من و تو عین هم هستیم

توام تنها ، منم تنها ، آدم برفی

من عاشق بودم و خواستم پناهم شی

توام عاشق بودی اما ، آدم برفی

همه انگار پی اونن که کم دارن

تو بودی عاشق گرما ، آدم برفی

منم از عشقم و اسمش واست گفتم

نوشتم با دسام زیبا ، آدم برفی

تو خندیدی و گفتی ، قلبت از یخ نیست

تو عاشق بودی عین ما ، آدم برفی

تو گفتی که براش می میری و مردی

آره مردی همون فردا ، آدم برفی

دیگه یخ سمبل قلبای سنگی نیست

سفیدی داشتی و سرما ، آدم برفی

تو آفتاب و می خواستی تا دراومد اون

واسش مردی ، چه قدر

زیبا ، آدم برفی

نمی ساختم تو رو ای کاش واسه بازی

تو یه پروانه ای حالا ، آدم برفی

چه آروم آب شدی ، بی سر و صدا رفتی

بدون پچ پچ و غوغا ، آدم برفی

کسی راز تو رو هرگز نمی فهمه

چه قدر عاشق ، چه قدر رسوا ، آدم برفی

من اما با اجازت می نویسم که

تو روحت رفته به

دریا ، آدم برفی

تو روحت هر سحر خورشید و می بینه

می بینیش از همون بالا ، آدم برفی

ببخشید که واسه بازی تو را ساختم

قرار ما شب یلدا ، آدم برفی

شعر:مریم حیدرزاده